![]()
|
توصیف روستای چوبین
در میان میزدج و اندر کیار
نام چوبین یک دهی شد بر قرار
آن دهِ پر نعمتِ خوش منظره
واقع است اندر میان کوهسار
هر طرف را بنگری سبزی بود
جمله آن کوه باشد مرغزار
غله اش باشد فراوان هم عنب
پر بُود آن دشت از هر خوار و بار
یکصد و چهل چشمه دارد آن جبل
چشمه ای دارد که باشد آبشار
صافی آبش چو در اندر صدف
سردی اش برده ز نوشنده قرار
تا نبینی آن گلستان ارم
هر چه گویم من،نیاید در شمار
نغمه بلبل بلند از هر طرف
ناله سازد قمری اندر شاخسار
آهوان جولان کنان در صحن دشت
کبک قوقو می کند در کوهسار
طیهو و دُرّاج در صحرا و دشت
عندلیب آواز خوان در ره کنار
در بهار و در مه اديبهشت
بهترين جاي است باشدلاله زار
من نمي گويم بهشت است اي عزيز
هم قرين جنّت آيددرشمار
شاعر:
ملّاغلامحسين رفيعي
سرايش1336 شمسي
منبع : کتاب مسافران بهشت
نوشته : حاج مرتضی رفیعی وردنجانی
www.nt1.ir